ماجرای شیرین غنیسازی بیست درصد
تحریم مال آنجایی است که دست شما بسته است. در هر بخشی که شما بتوانید از خودتان تحرّک و پیشرفت نشان بدهید، طرف احساس میکند تحریم یک کار لَغوی است، کار بیهوده
ای است، کار ابلهانه
ای است؛ مثال واضح آن همین موادّ اورانیوم غنی شده
ی بیست درصد است که ما برای این نیروگاه تحقیقاتی تهران نیاز مبرمی داشتیم. ذخیره
ی کشور داشت تمام میشد، این نیروگاه میخوابید، رادیوداروها که مورد نیاز بود و در اینجا تولید میشد، از دسترس مردم دور میشد؛ مسئولین در تلاش افتادند که بیست درصد را تهیّه کنند. ماجرای بازی درآوردنِ قدرتمندان دنیا - در رأس همه
شان آمریکا و بعضی قدرتهای دیگر - سر قضیّه
ی بیست درصد، یک ماجرای شیرینِ طولانیِ شنیدنی است که چه کردند اینها! ما حاضر بودیم این را بخریم، آنها به انواع و اقسام حیَل متشبّث میشدند که اشکال
تراشی کنند، تا اینکه بالاخره جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که بیست درصد را باید خودش تولید کند، [امّا] آنها باور نمیکردند که این کار تحقّق پیدا کند و باور نمیکردند بعد از آنکه بیست درصد تولید شد، امکان تولید سوخت از آن به
وجود بیاید؛ یعنی بتوانند میله
ی سوخت و صفحه
ی سوخت به
وجود بیاورند؛ این کار را هم جوانهای جمهوری اسلامی - مثل شماها - دانشمندان جوان، با هوششان، با ابتکارشان، با مدیریّتهای خوب توانستند انجام بدهند. حالا که همه
ی دنیا فهمیدند و دانستند که جمهوری اسلامی به این فنّاوری دست پیدا کرده و محصول را تولید کرده و میتواند از این محصول استفاده کند، راه افتاده
اند، این میگوید از ما بخرید، آن میگوید از ما بخرید؛ میگویند حاضریم به شما بفروشیم؛ امّا تولید نکنید؛ دنیا این
جوری است. فشار دنیا، بداَدایی
های قدرتهای گوناگون بزرگ و کوچک دنیا در مقابل نظام جمهوری اسلامی و هر نظام مستقلّی، تابع
ضعف و
قوّت این نظام است.